دشمنِ دشمنِ من، دوست من نیست.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مبلغان سیستم سلطنت طلبی و یقه جر دهنده گان شازده رضا همگی در چند ویژگی مشترک اند و بین آن ها و ناسیونالیسم در حقیقت هیچ ارتباطی وجود ندارد.

بهتر است اسم این گروه را فاسیسم بگذاریم، مستعدان فاشیسم با نقاب ناسیونالیسم.

در چند دسته می توان آن ها را دسته بندی کرد

به شرح زیر :

۱_ نقاب ناسیونالیست : معمولاً این افراد مطالعه دقیقی در مورد تاریخ ندارند به جز دیدن چند پست اینستاگرامی و شنیدن حرف های راننده تاکسی با این حال مدام تأکید می‌کنند که ما در گذشته از همه بهتر بوده ایم این ویژگی اصلی این قشر است. ما از همه بهتریم ، ما نژاد برتریم، همان تفکر نوع هیتلر، ما اولین هستیم. تأکید بر گذشته پر شکوه بدون نقص محصول مغالطه ی اغراق و تعمیم ناروا

۲_ گروه دوم کسانی هستند که گول تحلیل گران نون به نرخ روز خوری مثل بامداد اطمینان و اسماعیل پور و ... خورده اند. بیشتر آن ور آبی ها که یحتمل سر و سری بین جهت قلم شان و پول شازده رضا وجود دارد.

۳_ به طور مستقیم یا غیر مستقیم علنی یا غیر علنی از شازده رضا و اطرافیانش بودجه می‌گیرند تا او را پروموت کنند. چیزی شبیه دم دمای انتخابات ریاست جمهوری در ایران که دایه های مهربان تر از مادر ظهور میکنند.

دسته دوم از همه باید محتاط تر باشند کسانی که می اندیشند اما نه از نگاه خودشان از قالب فکری دیگری، این دسته معمولاً در دام تحلیلگران قلابی می افتند کسانی که با حقه پادشاهی مشروطه سعی در دور زدن مردم، طلب مشروعیت و دور زدن اهداف پنهان خود دارند. همان شیوه خمینی برای چسباندن اسلام به جمهوری اینبار هم بوسیله قشر روشنفکر و تحلیل گران دوزاری اینستاگرام و توییتر

جالب اینکه پادشاهی مشروطه توسط کسی تبلیغ میشود که پدرانش همین سیستم را به باد داده اند.

البته که گروهی از یقه جر دهندگان استدلال شان این است که خود شازده تأکید کرده که من به دنبال جمهوری هستم نه پادشاهی ، عملاً عدم شکاکیت یا سواد تاریخی این افراد حتی به خدعه خمینی و شناخت ذات کلی سیاست نیز قد نمی‌دهد که بدانند تمام سیاست مداران دنیا ، تمام دیکتاتور ها از اول نگفته اند ما برای قدرت طلبی آمده ایم وگرنه هیچ دیکتاتوری تاکنون وجود نداشت.

مشکل اساسی این قشر بلعیدن بدون چشم و گوش و لقمه های آماده شده رسانه هاست.

و جالب اینکه برای پاسخ سوالات منتقدین از برچسب های چپی، مارکسیستی ، پنجاه و هفتی و... برای ساکت کردند استفاده میکنند و اینجاست که استعداد فاشیستی آن ها بروز پیدا می‌کند.

پاسخ به این سه سوال من را مجاب خواهد کرد که باید طرفدار رضا پهلوی باشم.

۱: از آنجایی که طرفداران رضا پهلوی می‌گویند کارنامه او را از پسر بودن شاه قبلی سوا کنید(البته فقط در جایی که به نفع شان است) و مشکلات حکومت پدر را به پای پسر ننویسید با نادیده گرفتن اسپرم پهلوی طبق چه مشروعیتی او را وارث انقلاب مردم می دانید؟

۲_ سابقه مدیریتی و کارنامه سیاسی او در جایگاه مهم اداره یک کشور چیست؟

۳_ آیا ارتباطی بین درآمد او و خانواده اش در طی تمام این سال ها با پول های مردم ایران( غنیمت گرفته شده توسط پدر) وجود دارد؟ و چه ارتباطی بین زندگی مرفه نشین و کول بر و سوخت بر کردستان و بلوچستان برقرار است؟

( پی نوشت باید گفت که طبق استناد به یکی از مصاحبه های رضا پهلوی ، شاه پدر چیزی حدود 62 میلیون دلار هنگام خروج از ایران با خود به همراه داشته که مقداری از آن به ایشان به ارث رسیده

یکی دیگر از استدلال های دیگر مهم این گروه این است که چون شخص بهتری وجود ندارد برای گذار از ج.ا باید او را بپذیریم، توسل به همان کلیشه بد و بدتر اصلاح طلبان

استدلال دیگر طرفداران او نیز این است که او بیشترین مشروعیت را دارد و یک سرمایه ملی است،

مقبولیت و مشروعیت پسری که مردم چهار دهه پیش علیه پدرش شورش کردند فقط میتواند با چند سال کار پیاپی رسانه هایی مثل من و تو با تحریف تاریخ ایران در قالب برنامه هایی مثل تونل زمان و همچنین اکتیویست و روزنامه نگاران بودجه بگیر اتفاق بیفتد از طرفی منفور بودن ج.ا در بین مردم این نمونه بارز این مثل است که "دشمن دشمن من دوست من است" که البته اینگونه نیست همچنین کمی اغراق نیز به طور طبیعی وارد چرخه میشود تا از سر نشان دادن تنفر شدید از آخوند پروژه تطهیر سازی خود به خودی اتفاق بیفتد. پروژه تخریب کار ج.ا است اما پروژه تطهیر نیز کار دیکتاتور آینده.

حتی با نادیده گرفتن اسپرم پهلوی و همچنین رد مغالطه بد و بدتر که مردم را در اجبار قرار می‌دهد هیچ دلیل قانع کننده ای برای طرفداری از رضا پهلوی وجود ندارد.

اگر اسپرم پهلوی را کنار بزنیم او در بیشترین حالت فقط یک سلبریتی است آن هم نه از نوع پله یا مارادونا از همان نوع کریمی ، گلشیفته ، یا حتی عمو قناد و خاله شادونه همه این ها در یک چیز مشترک هستند. نداشتن اشتراک با مردم معترض توی خیابان.

سوال پایانی آیا با فرض اینکه تنها آلترناتیو و راه موجود برای گذار از ج.ا رضا پهلوی باشد آیا حمایت از او کار سنجیده ای است؟ پاسخ من هم آری و هم خیر است.

آرمین

بشو هر آنکه هستی...
ما را در سایت بشو هر آنکه هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rooydadofficial بازدید : 88 تاريخ : جمعه 16 دی 1401 ساعت: 20:01